این روزها که هوا برفیه و همه جا سفیده کمی هم حواسمونو جمع کنیم که قلبمون رو هم سفید کنیم و از آلودگی هوای نفس پاک کنیم.
راستی موقع بارش باران وقت استجابت دعاست، موقع بارش برف چه طور؟دعا کردیم؟ اصلا اهل دعا هستیم؟
خدایا این همه برف اومده دعای من رو مستجاب می کنی؟
آیا حالا هم وقت استجابت دعا هست؟
تو پای به راه عشق نه هیچ مپرس
خود راه بگویدت که چون باید رفت
برف
هرگز کسی نداد بدین سان نشان برف
گویی که لقمه ای است زمین در دهان برف
مانند پنبه دانه که در پنبه تعبیه است
اجرام کوه هاست نهان در میان برف
در بند کرد روی زمین را چو زال زر
بهمن به دست لشکر گیتی ستان برف
از نان و جامه خلق غنی گشتی ار بدی
از آرد یا ز پنبه تن نا توان برف
وقتی چنین نشاط کسی را مسلم است
کاسباب عیش دارد اندر زمان برف
آن را که پوشش و می و خرگاه و اتش است
وقت صبوح مژده دهد بر نشان برف
نه همچو من که هر نفس از باد زمهریر
پیغام های سرد دهد بر زبان برف
این ابیات بخشی از شعر کمال الدین اصفهانی است که دل پری از سرمای برف زمستانی داشته و خب زمان اون هم که گاز کشی نبوده لابد خیلی سرما کشیده و سرمای سفتی خورده! حق داشته که خوشحال نباشه!
برچسب ها : شعر ,