اول دفتر به نام ایزد دانا
صانع و پروردگار و حی توانا
اکبر و اعظم خدای عالم و آدم
صورت خوب آفرید و سیرت زیبا
از در بخشندگی و بنده نوازی
مرغ هوا را نصیب و ماهی دریا
قسمت خود می خورند منعم و درویش
روزی خود می برند پشه و عنقا
از همگان بی نیاز و بر همه مشفق
از همه عالم نهان و بر همه پیدا
بار خدایا مهیمنی و مدبّر
وز همه عیبی منزّهی و مبّرا
ما نتوانیم حق حمد تو گفتن
با همه کروبیان عالم بالا
سعدی از آنجا که فهم اوست سخن گفت
ورنه کمال تو وهم کی رسد آنجا