شبهه ای که امروزه مطرح می شود این است که خلفای صدر اسلام که به اهل بیت ظلم کردند مجتهد بودند و اجتهاد کردند و حتی اگر خطا کرده باشند نزد خدا معذورند و نباید از آنان بیزاری جست و آنان را لعن کرد.

جواب: در مقابل نص نباید اجتهاد کرد. مطلب زیر توضیح این جمله است.

«اجتهاد در مقابل نصّ»- که یک اصطلاح اصولى(اصول فقه) است-، یعنى مقدّم داشتن نظر شخصى، بر فرمان صریح خداوند عالم و پیغمبر اکرم- صلّى اللّه علیه و آله و سلّم-!

 «نصّ»، یعنى گفتار صریح خداوند (قرآن مجید) و سخنان روشن پیغمبر است که توسط راویان اخبار و أحادیث، به ما رسیده و محدّثان بزرگ اسلامى- اعمّ از شیعه و سنّى- در منابع معتبر خود، آورده‏اند.

 «اجتهاد» نیز در اصطلاح به معناى اعمال رأى و استنباط حکم است، ولى‏ این اجتهاد، در صورتى براى مجتهد و افراد مطّلع اسلامى، مجاز  است که طبق کتاب و سنّت باشد، و نظر مجتهد از این دو منبع سرشار سرچشمه بگیرد، و در جهت مخالف نصّ صریح آن نباشد.

بنابراین، کسى که در مقابل نصّ، اجتهاد مى‏کند، در حقیقت مى‏گوید:

 «خداوند و پیغمبر براى خود نظرى دارند و من هم نظرى!!». در صورتى که ما به حکم قرآن در اسلام وظیفه داریم همه جا مطیع امر خدا و فرمان پیغمبر باشیم، و معتقدیم که هرگونه نظر مخالف، در برابر فرمان خدا و پیغمبر، معصیت و بدعت و به کلّى از درجه اعتبار ساقط است‏.

سید عبد الحسین شرف الدین ،اجتهاد در مقابل نص، ص:9و 10، ترجمه ی استاد علی دوانی






برچسب ها : دینی  ,