سفارش تبلیغ
صبا ویژن
درباره وبلاگ
مطالب پیشین
آرشیو مطالب
ابر برچسب ها
وصیت نامه شهدا

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :3
بازدید دیروز :3
کل بازدید :47590
تعداد کل یاد داشت ها : 55
آخرین بازدید : 103/8/26    ساعت : 3:31 ص
امکانات دیگر
نوروزنامه5     


نظرات علماء

1-   شیخ محمد حسن نجفی صاحب کتاب گرانسنگ جواهرالکلام در ضمن شمردن غسلهای مستحب می فرماید: و اما غسل روز نوروز که بین متاخرین مشهور است و بلکه مخالفی بر آن نیافتم؛ دلیل اثبات آن خبر معلی بن خنیس است که در مصباح و مختصر مصباح وارد شده است که:« اذا کان یوم النیروز فاغتسل الخ» و در خبر دیگری از امام صادق (علیه السلام) در کتاب المهذب از شیخ جلیل ابن فهد حلی است که از مصابیح روایت کرده که طولانی و مشتمل است بر اموری بزرگ که در این روز رخ داده از جمله: بیعت علی (علیه السلام)، و ارسال او به سمت اجنّه، و پیروزی اش در نهروان و قتل ذی الثدیه . ظهور قائم و پیروزی اش بر دجال و ...

ایشان پس از نقل روایت اجبار منصور به امام کاظم برای جلوس در نوروز از کتاب مناقب می فرماید:

این روایت علاوه بر قصورش از مخالفت با نوروز، محتمل تقیه است یا احتمال دارد که نوروز مذکور غیر از نوروز بزرگ شرعی باشد به خاطر وقوع اختلاف در تعیین آن بنا بر اقوال مختلف.[1]

2-   امام خمینی و مقام معظم رهبری در جای جای سخنان و مکتوبات خود نوروز را عید خوانده و هر ساله در پیام نوروزیشان آن را به مردم تبریک گفته اند. حضرت امام نیز مانند سایر متاخرین روزه ی عید نوروز را مستحب می دانند.[2]

3-   حضرت آیه الله مکارم نیز روزه ی این روز را مستحب می دانند.[3]

4-   شیخ عباس قمی در مفاتیح الجنان در باب دوم در اعمال سِنه حدیث معلّی بن خنیس را آورده و اعمال عید نوروز را ذکر می کند.

5-   تمام علمایی که بر استحباب روزه ی این روز تاکید کرده اندنیز ضمنا یا آشکارا آن را روز مهمی دانسته اند: محقق حلی[4]، شهید اول[5] ، ابن فهد[6]و... وی می گوید: نوروز روزی جلیل القدر است و تعیین آن در سنت مشکل است در حالی که شناخت آن مهم است چون عبادتی که مطلوب شارع است به آن تعلق گرفته است و اطاعت پروردگار موقوف بر شناخت دستورات اوست.[7]

6-   اهل سنت معمولا مخالفت کرده اند من جمله غزالی، گروه طالبان افغانستان در سال76و...

جمع بندی:

تا آنجا که ما بررسی کرده ایم فتوای علمای شیعه بر استحباب روزه ی نوروز و اهمیت این روز است و احادیث نوروز را قبول کرده اند و بر اساس آن فتوا داده اند و معمولا نوروز را همین نوروز معروف دانسته اند هرچند برخی هم دهم ایار و... را گفته اند. پس برای مخالفت با این عید باستانی دلیلی به نظر نمی رسد به علاوه اینکه از سنت های غلط در این عید خبری نیست و هرچه هست آداب مبارک است: صله رحم، دیدار از دوستان، هدیه دادن، آشتی، نظافت محیط و روح، برنامه ریزی برای سال آینده وحسابرسی سال گذشته و... و اگر در جایی سنتی غلط و دست و پاگیر باشد روشن است که خود مردم باید با آن مقابله کنند و می کنند.

بررسى مصادر کهن، نشان مى دهد که نوروز به عنوان یک آیین ایرانى، در فرهنگ مسلمانان و شیعیانْ رواج داشته است.
اینک شواهد این امر را بازگو مى کنیم:
1ـ به اعتقاد برخى متخصصان تبدیل گاه شمار در جلسه مشورتى خلیفه دوم براى تعیین تقویم، هرمزان تازه مسلمانْ شرکت داشت و تقویم ایرانى را براى حاضران شرح کرد و خلیفه آن تقویم را براى امور دیوانى و خراج پذیرفت[8] و روشن است که نوروز جزئى از تقویم ایرانى به شمار مى رود
.
2ـ نجاشى در شرح حال ابوالحسن نصر بن عامر بن وهب سنجارى نوشته است که وى از ثقات شیعیان است و کتاب هایى دارد از جمله: «کتاب ما روى فى یوم النیروز».
همچنین ابن ندیم درباره صاحب بن عبّاد آورده است که «کتاب الأعیاد و فضائل النیروز» نگاشته است.
در دوره صفویه نیز نوروزیه هایى بسیار به قلم علماى دین تحریر شد.
3ـ خراج در دوره عباسیان بر اساس نوروز تنظیم مى شده است.

4ـ خلفاى اموى و عباسى هدایاى نوروز را مى پذیرفته اند؛ بلکه دستور مى داده اند تا برایشان ارسال گردد.
گفتنى است در برخى مناطق حاکمان اهل سنّت گرفتن هدایاى نوروز را منع مى کردند.چنان که از برگزارى مراسم نوروز ممانعت به عمل مى آوردند.
5ـ از دیرباز تاکنون، نوروز در سروده هاى شاعران تازى گو و پارسى زبان حضور جدّى دارد و این نیز شاهدى گویا بر حضور نوروز در فرهنگ ایرانیان مسلمان است.
با توجه به این شواهد و امور دیگر نوروز را در دوره اسلامى از شعائر مجوسى دانستن سخنى نا صواب است، چنان که آن را ترویج آیین آتش پرستان انگاشتن واقعیت خارجى ندارد. گذشته از اینها در روایات اسلامى و سخن فقیهان فضیلت روزه نوروز مطرح است و به نقل بیرونى: «مجوس را روزه اى نیست و هر کس از ایشان روزه بگیرد گناه کرده است».
گیریم روزگارى نیز نوروز چنان بود، ولى زمانى که در عرف ایرانیان مسلمان آن حالت از میان رفت دیگر ذَمّى بر آن نیست. همان گونه که امام خمینى فتوا داد که شطرنج اگر روزى ابزار قمار نباشد حرمتى در بازى با آن نیست.[9]



[1]- جواهر الکلام،ج5،صص41 و42.

[2]-رساله ی توضیح المسائل امام خمینی، مسأله 1748.

[3]- رساله ی توضیح المسائل معظم له، مسأله 1470.

[4]-ایضاح الفوائد، ج1،ص11.

[5]-بیان،ص38. دروس،ج1، ص87.

[6]-رسائل العشر،ص54.

[7]- مهذب البارع،ج1،ص191.

[8]- گاهشمارى هجرى قمرى و میلادى، دکتر رضا عبداللهى، ص25ـ26.

[9]-نوروز در روایات اسلامی1،مهدی مهریزی،سایت راسخون.




      
نوروزنامه4     


آداب نوروز

برای نوروز در کتب حدیث اعمالی وارد شده است و مردم نیز آداب خاص خود را دارند در بخش اول به ادعیه و اعمال واردشده در شرع می پردازیم و سپس به آداب پسندیده ی مردم در رابطه با نوروز اشاره می کنیم.

شیخ طوسی در مصباح المتهجد از معلی بن خنیس از امام صادق (علیه السلام) روایت کرده که امام فرمودند: آنگاه که نوروز شد غسل کن و پاکیزه ترین لباسهایت را بپوش و بهترین عطرهایت را استعمال کن و آن روز را روزه بدار. پس وقتی نماز ظهر و عصر را خواندی چهار رکعت نماز بخوان در رکعت اول فاتحه الکتاب و ده بار سوره ی قدر و در رکعت دوم فاتحه الکتاب و سپس ده بار سوره ی کافرون در رکعت سوم بعد از حمد ده بار سوره ی توحید و در رکعت چهارم بعد از حمد ده بار معوذتین(سوره ی فلق و ناس)؛ و سپس سجده ی شکر به جای آور و دعا کن تا خدا گناهان پنجاه سالت را بیامرزد.[1]

علامه مجلسیِ  در زاد المعاد ضمن ذکر اعمال حدیث فوق این اعمال را افزوده است:

و این دعا را بخوان: اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ الْأَوْصِیَاءِ الْمَرْضِیِّینَ وَ صَلِّ عَلَى جَمِیعِ أَنْبِیَائِکَ وَ رُسُلِکَ بِأَفْضَلِ صَلَوَاتِکَ وَ بَارِکْ عَلَیْهِمْ بِأَفْضَلِ بَرَکَاتِکَ وَ صَلِّ عَلَى أَرْوَاحِهِمْ وَ أَجْسَادِهِمْ اللَّهُمَّ بَارِکْ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ بَارِکْ لَنَا فِی یَوْمِنَا هَذَا الَّذِی فَضَّلْتَهُ وَ کَرَّمْتَهُ وَ شَرَّفْتَهُ وَ عَظَّمْتَ خَطَرَهُ اللَّهُمَّ بَارِکْ لِی فِیمَا أَنْعَمْتَ بِهِ عَلَیَّ حَتَّى لَا أَشْکُرَ أَحَداً غَیْرَکَ وَ وَسِّعْ عَلَیَّ فِی رِزْقِی یَا ذَا الْجَلَالِ وَ الْإِکْرَامِ اللَّهُمَّ مَا غَابَ عَنِّی فَلَا یَغِیبَنَّ عَنِّی عَوْنُکَ وَ حِفْظُکَ وَ مَا فَقَدْتُ مِنْ شَیْ‌ءٍ فَلَا تُفْقِدْنِی عَوْنَکَ عَلَیْهِ حَتَّى لَا أَتَکَلَّفَ مَا لَا أَحْتَاجُ إِلَیْهِ یَا ذَا الْجَلَالِ وَ الْإِکْرَامِ.

آنگاه گفته: پس هنگامی که چنین کنی گناهان پنجاه سالت آمرزیده می شود.

و زیاد بگو: یَا ذَا الْجَلَالِ وَ الْإِکْرَامِ.و در کتب غیر مشهوره روایت شده که در لحظه ی تحویل سال این دعا را زیاد بخوانند و برخی گفته اند 360 بار: یَا مُحَوِّلَ الْحَوْلِ وَ الْأَحْوَالِ حَوِّلْ حَالَنَا إِلَى أَحْسَنِ الْحَالِ. و در روایت دیگری است که: یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الْأَبْصَارِ یَا مُدَبِّرَ اللَّیْلِ وَ النَّهَارِ یَا مُحَوِّلَ الْحَوْلِ وَ الْأَحْوَالِ حَوِّلْ حَالَنَا إِلَى أَحْسَنِ الْحَالِ.

 و در بعضی از آن کتب روایت شده که در نوروز به عدد روزهای سال این دعا را نیز بخوانند:

اللَّهُمَّ هَذِهِ سَنَةٌ جَدِیدَةٌ وَ أَنْتَ مَلِکٌ قَدِیمٌ أَسْأَلُکَ خَیْرَهَا وَ خَیْرَ مَا فِیهَا وَ أَعُوذُ بِکَ مِنْ شَرِّهَا وَ شَرِّ مَا فِیهَا وَ أَسْتَکْفِیکَ مَؤُنَتَهَا وَ شُغْلَهَا یَا ذَا الْجَلَالِ وَ الْإِکْرَامِ.[2]

آداب و رسوم ایرانیان:

قبل از ورود اسلام به ایران، ایرانیان آداب خاصی برای نوروز داشتند که با آمدن اسلام برخی از آنان مثل صله ی رحم تأیید شد و برخی مثل چهارشنبه سوری و نحوست سیزدهم فروردین رد شد و برخی مثل سفره هفت سین رنگ و بوی اسلامی به خود گرفت:

1.      پهن کردن سفره ی هفت سین: سبزه، سکه، سرکه، سیر، سنجد، سمنو، سیب، سیاه دانه و سنبل سینهای سفره ی هفت سین را تشکیل می دهند و قرآن و آیینه و ماهی هم معنویت و روشنی و حیات را به ارمغان می آورند.

2.      از مهمترین و زیباترین سنت های نوروز که از فرهنگ اسلامی تاثیر پذیرفته ، حضور ثابت و گسترده قرآن کریم در سفره عید است . خواندن قرآن در ساعت تحویل سال ، قرآن بوسی یکایک افراد گرد آمده بر سفره عید و تبرک کردن عیدی ها با قرآن، از جمله کارهای زیبایی است که هموطنان در ایام عید انجام می دهند .

3.      از دیگر سنت های عید نوروز پاکیزه شدن قبل از تحویل سال برای ورود به سال جدید است؛ که ایرانیان معتقدند:

«سالی که نکوست از بهارش پیداست»

پوشیدن لباس های تمییز و نو، رفتن به حمام قبل از سال نو و اصلاح موی سر.

4.      زیارت اهل قبور به خصوص زیارت قبور شهدا بعد از تحویل سال.

5.      خانه تکانی. فروردین در لغت به معنای فرود آمدن پاکان است[3]. ایرانیان معتقد بوده اند در این ماه ارواح مردگان به منازل خود بر می گردند و بازگشت آنان برای زندگان برکت آفرین است، از این رو خانه ها را جاروب کرده و مهیای بازگشت ارواح گذشتگان می شده اند و از همین رو به عید، عید می گویند؛ یعنی بازگشت رحمت!

6.      دید و باز دید و هدیه دادن به یکدیگر به خصوص عیدی دادن به کوچکترها. خوب است، در این باره به اولویت هایی توجه داشت: 1. دیدار از خانواده شهدا و جانبازان. 2. دیدار از بستگان نزدیک. 3. دیدار از دوستان. 4. عیدی دادن مخصوصاً به نونهالان. 5. آشتی دادن برادران و خواهران دینی و رفع کدورت از بین آنها.

7.      رفتن به مسافرت

8.      رفتن در دل طبیعت در روز طبیعت یا همان سیزده به در. شایسته است طبیعت را قدر بدانیم و به عنوان محیطی که در آن زیست می کنیم به آن نگاه کنیم و آن را حفظ کنیم.

9.      مردم در آخرین روزهای سال به بانک ها می روند و پولهای خود را دریافت کرده و خرید می کنند و در آغاز سال پول ها که حالا یک یا چند دست گردیده اند دوباره به بانک ها می روند. کسبه نیز معمولا در پایان سال حسابهای خود را با یکدیگر تصفیه می کنند.



[1]-وسائل،ج8،ص172.بحار الانوار،ج56،ص101. وسائل،ج10،ص468.

[2]-زادالمعاد،ص 327.

[3]- فرهنگ معین.




      
نوروزنامه3     

تعیین روز نوروز 

بر خلاف آنچه که مشهور است و همه ی مردم نوروز را اولین روز بهار که همان نزول شمس به برج حمل است، می دانند علما با توجه به اهمیت این روز بر سر تعیین روز آن اختلاف کرده اند.

محقق حلی آن را  ابتدای نزول شمس به برج حمل (اول فروردین) می داند.[1]

علامه حلی نیز سخن محقق را می گوید.[2]

شهید ثانی در فوائد می فرماید: در تعیین نوروز اختلاف است و مشهور این است که ابتدای نزول شمس به برج حمل است که همان اعتدال بهاری و اول بهار است.[3] 

شیخ محمد حسن نجفی صاحب جواهرالکلاممی فرماید:

برخی مثل علماء هیات نوروز را روز دهم أیار (که مصادف با 22 اردیبهشت است) دانسته اند و برخی مثل صاحب کتاب الانوار نهم شباط (که مصادف با دوازدهم اسفندماه می باشد)گفته اند و برخی مثل ابن فهد در المهذب نوروز را روز نزول شمس در اول جدی (اول دی ماه) دانسته اند و برخی اول فروردین و برخی هفدهم کانون اول و دوم جدی (یعنی دوم دیماه) گفته اند. اما آنچه در زمان ما مشهور است همان اول فروردین است که روز انتقال خورشید به برج حمل است و مردم غیر آن را نوروز نمی دانند. به این قول علامه مجلسی پدر و پسر در کتاب حدیقه و زادالمعاد و شهید ثانی در روضه و فوائد الملیه و شیخ ابی العباس بن فهد تصریح کرده اند[4]. در ضمن این قول با روایت معلی بن خنیس هم سازگاری دارد که در آن روایت می فرماید:

یوم طلعت فیه الشمس، و هبّت فیه الریاح اللواقح، و خلقت فیه زهرة الأرض، و أنه الیوم الذی أخذ فیه العهد لأمیر المؤمنین (علیه السلام) بغدیر خم.

نوروز روزی است که خورشید طلوع کرد و بادهای بارور کننده وزیدند و گلهای زمین خلق شدند و روزی است که برای امیر المومنین در غدیر خم بیعت گرفته شد.[5] 

ابن ادریس:

علماء حساب و هیأت گفته اند که نوروز روز دهم ماه أیار است که آن ماه سی و یک روز است. اما نوروز و نیروز دو لغت اند؛ نیروز معتضدی روز یازدهم ماه حزیران (23خرداد) است و آن به خاطر این است که کشاورزان به معتضد عباسی از اخذ مالیات زود هنگام که قبل از برداشت محصول تابستان در نوروز از آنان اخذ می شده شکایت کردند و او نوروز را به روز یازدهم حزیران تغییر داد.[6] 



[1]  -ایضاح الفوائد، ج1،ص464.

[2]  -تذکرة الفقها،ج11،ص268.

[3]  -فوائد الملیه،ص71.

[4]  - رک: زاد المعاد،ص326. فوائد الملیه شهید ثانی،ص71. المهذب البارع ابن فهد حلی،صص191 تا 196.

[5] - جواهر الکلام،ج5،ص43.

[6]-السرائر، ابن ادریس،ج1،ص315.



      
نوروزنامه2     


احادیث نوروز

احادیثی که درباره ی نوروز است به دو دسته تقسیم می شوند برخی نوروز را تأیید و برخی آنرا رد می کنند. از آنجا که رد یا قبول احادیث از توان این حقیر خارج است پس از ذکر احادیث نظر صاحب نظران و علما را بیان خواهم کرد.

 احادیث موافق:

1-   ابراهیم کرخی میگوید: از امام صادق علیه السلام پرسیدم از مردی که کشتزار بزرگی دارد و هنگام مهرگان یا نوروز مردم برای او هدیه می آورند تا با این هدیه به او نزدیک شوند. امام فرمودند: آیا آنها نماز می خوانند؟ عرض کردم: بله! امام فرمودند: پس باید هدیه شان را قبول کند و متقابلا هدیه ای به آنان بدهدالخ.[1]

2-   وَ أُتِیَ عَلِیٌّ (ع) بِهَدِیَّةِ النَّیْرُوزِ فَقَالَ (ع) مَا هَذَا؟ قَالُوا: یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ! الْیَوْمُ النَّیْرُوزُ! فَقَالَ (ع): اصْنَعُوا لَنَا کُلَّ یَوْمٍ نَیْرُوزاً.[2]

برای امام علی(علیه السلام) هدیه ای آوردند. امام فرمودند: این چیست؟ عرض کردند: به مناسبت نوروز است. امام فرمودند: هر روز را برای ما نوروز کنید.

در کتاب دعائم الاسلام آمده که برای حضرت فالوده آوردند و در ادامه ی حدیث آمده هر روز ما را نوروز کنید یعنی در راه اسلام هدیه بدهید و به دیدار هم بروید.[3]

3-   رُوِیَ أَنَّهُ قَالَ (ع‏) نَیْرُوزُنَا کُلُّ یَوْمٍ.[4]

از امام علی(علیه السلام) روایت شده است که هر روز ما نوروز است.

معلی بن خنیس می گوید: در نوروز نزد امام صادق رفتم. امام فرمودند: این روز را می شناسی؟ عرض کردم: فدایت گردم این روزی است که پارسیان آن را بزرگ می دارند و به یکدیگر هدیه می دهند. امام فرمودند: قسم به کعبه این روز روزی قدیمی است که برایت بیان می کنم. گفتم آقای من علم این امر که نزد شماست برای من از دنیا محبوبتر است. پس امام فرمودند: ای معلّی! همانا نوروز روزی است که خدا از بندگان پیمان گرفت تا او را بپرستند و به چیزی شرک نورزند و به رسولان و حجتهای او و ائمّه ایمان بیاورند. نوروز اولین روزی است که خورشید طلوع کرد و بادها وزید و گلها رویید و کشتی نوح بر کوه جودی نشست و در این روز خدا هزاران نفری را که از ترس مرگ از دیارشان خارج شده بودند و خدا به آنان فرموده بود بمیرید زنده گردانید و در این روز جبرئیل به پیامبر نازل شد و پیامبر علی را بر دوش خود نشاند تا اینکه بتهای قریش را از بالای کعبه به زیر انداخت و شکست و ابراهیم نیز در این روز چنین کرد و در این روز پیامبر به اصحابش امر کرد تا با علی بر امارت مومنین بیعت کنند و روزی است که پیامبر علی را به وادی اجنه فرستاد و او برای پیامبر از آنان بیعت گرفت و در این روز برای بار دوم با امیر المومنین بیعت شد و در این روز علی بر اصحاب نهروان پیروز شد و ذوالثدیه را کشت و قائم ما و ولات امر ما در این روز قیام می کنند و در این روز قائم بر دجال پیروز می شود و او را در زباله دانی کوفه به دار می آویزد و نوروزی نیست مگر آنکه ما در آن انتظار فرج را داریم، چون آن از روزهای ما و شیعیان ماست! عجمان آن را حفظ و شما آن را ضایع کردید. پیامبری از انبیاء از خداوند پرسید: خدایا این قوم را چگونه زنده کردی؟ خدا به او فرمود: امروز بر قبورشان آب بریز و آن روز اولین روز از سال پارسیان بود پس زنده شدند و آنان سی هزار نفر بودند؛ و اینگونه بود که آب ریختن در نوروز سنت شد.[5]

علامه مجلسی بعد از ذکر این خبر می فرمایند: روایت معلّی قوی تر و مشهورتر از روایت مذکور در مناقب است (که منصور امام کاظم(علیه السلام) را وادار به جلوس در نوروز می کند). به علاوه که روایت مناقب شرایط حجیت را دارا نیست.

4-   محدث نوری نیز در مستدرک الوسائل زنده شدن مردگان در نوروز را نقل می کند.[6]

ب- احادیث مخالف:

1-   بخاری که از علماء اهل سنت است در تاریخ کبیر خود این حدیث را ذکر کرده است:

انَّ علیا کان لایَقبَلُ هدیةَ النیروزِ.[7] امام علی (علیه السلام)هدیه ی نوروز را نمی پذیرفتند.

2-   منصور عباسی (لعنه الله) نزد امام کاظم (علیه السلام) آمد و به ایشان گفت که در نوروز جلوس کنند تا مردم بیایند و این روز را به ایشان تبریک بگویند و هدایایی را که می آورند بگیرند. امام فرمودند: من اخبار جدم را بررسی کرده ام و چیزی درباره ی این عید نیافته ام و این سنت پارسیان است و اسلام آن را محو کرده است و من به خدا پناه می برم که آنچه را که اسلام محو کرده احیا کنم. منصور عرض کرد: این سیاست را فقط برای لشکریان می کنم پس شما را به خدا می خواهم که جلوس فرمایید. پس امام جلوس کردند الخ‏.[8]

همچنانکه ذیل حدیث معلّی بن خنیس ذکر شد علامه مجلسی این روایت را معارض با روایت معلّی می داند و روایت معلّی را ترجیح می دهد.

به علاوه سخنان علماء شیعه که در شماره های بعد خواهد آمد نشانگر این است که آنها روایت معلی را مورد نظر قرار داده اند و بر اساس آن به استحباب روزه ی نوروز فتوا داده اند و این روز را روز مهمی می دانند و  در روایت اخیر به علاوه بر ضعف سند احتمال تقیه می دهند.



[1]- الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏5، ص: 141. من لایحضره الفقیه،ج3،ص300.

[2]- من لایحضره الفقیه،ج3،ص300.وسائل،ج17،ص288. تهذیب الاحکام،ج6، ص378.

[3]-دعائم الاسلام ابو حنیفه مغربی،ج3،ص 326.

[4]- من لایحضره الفقیه،ج3،ص300.

[5]-بحار الانوار،ج56،ص91. وسائل،ج8،ص172.

[6]-مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج‏6، ص: 354

[7]-تاریخ کبیر، بخاری، قسم اول جزء اول،ص414.

[8]-بحارالانوار،ج95،ص419.و ج48،ص108. المناقب ج 4 ص 318.




      
نوروز نامه1     


هُوَ الَّذی جَعَلَ الشَّمْسَ ضِیاءً وَ الْقَمَرَ نُوراً وَ قَدَّرَهُ مَنازِلَ لِتَعْلَمُوا عَدَدَ السِّنینَ وَ الْحِساب‏.[1]

اوست کسى که خورشید را روشنایى بخشید و ماه را تابان کرد، و براى آن منزلهایى معین کرد تا شماره سالها و حساب را بدانید.

مقدمه

بهار فرصتى است براى تأمل در راز آفرینش و اندیشیدن در شأن و جایگاه بهار از نظرگاه دین. در کشور ما نوروز را جشن مى گیرند، و حضور سبز بهار را به همدیگر تبریک مى گویند. آیا چنین روزى از نظر اسلام عید است؟ و رفتار مسلمانان در این روز چگونه باید باشد؟
در این فرصت برآنیم تا به بازبینى این موضوع بپردازیم و زوایاى آن را از نگاه اسلام و امامان معصوم(علیه السلام) مورد بحث قرار دهیم.[2]

نوروز  پیش از اسلام

پیش از اسلام نخستین روز بهار را عید و جشن ملى به شمار مى‌آوردند و از آن به ((عید باستانى)) یاد مى کردند.
به عقیده بعضى نخستین کسى که از ((نوروز)) تجلیل کرد و آن روز را عید ملى شمرد جمشید بود. جمشید بر سراسر جهان تسلط یافت و سرزمین ایران را آباد کرد و اسباب کارها و امور در نوروز براى او تکمیل و موزون گردید؛ از این رو این روز، آغاز سال عجم گردید.
جمشید پسر تهمورث از شاهان افسانه اى پیش از تاریخ ایران (قبل از مادها) است. روزى که او بر تخت سلطنت نشست اولین روز بهار بود. او آن را ((نوروز)) خواند و جشن گرفت. جمشید مدتى طولانى سلطنت کرد. تا آن که مغرور شد و خود را خداى جهان نامید. سرانجام ضحاک با همکارى و همیارى مردم او را از سلطنت خلع کرد و روزى در کنار دریاى چین او را دید و با اره دو نیمش کرد و به زندگى سلطه جویانه اش پایان داد.

باید دانست که دین کامل، آن نیست که خود، همه چیز را برعهده گیرد و به جاى همه استعدادهاى آدمى و همه نهادهاى مدنى بنشیند، بلکه دین کامل، دینى است که همه اینها را در جاى خود به درستى مى بیند و جهتى کلّى به آنها مى دهد و آنچه را از توان (قُواى فردى) و (نهادهاى جمعى) خارج است، بر عهده مى گیرد و این فلسفه اى عمیق دارد زیرا چنان که دین، فعل تشریعى خداوندى است، قواى آدمى و لوازم تابعه آن (مانند نهادهاى جمعى) نیز فعل تکوینى الهى اند و هیچ گاه تکوین و تشریع ناسازگارى ندارند، چرا که از مبدأ واحدى دستور مى گیرند.
اگر با این پیش زمینه عقلى به منابع و مصادر دینى بنگریم، مى یابیم که خواست دین برچیدن بساط سُنن ملّى و قومى نیست بلکه بر آن است که این سنّت ها را سَمت و سوى عالى بخشد و دین، تنها آنچه را که با فطرت آدمى مغایرت دارد برمى چیند. چنان که قرآن کریم حرمت و احترام ماه هاى حرام را  که رسمى جاهلى بود  پاس داشت
یا أیها الذین آمنوا لاتحلّوا شعائر اللّه ولا الشهر الحرام.[3]

اى کسانى که ایمان آورده اید! حرمت شعائر خدا و ماه حرام را نگه دارید.
رسول خدا فرموده است:
مَنْ سَنَّ سُنَةً حَسَنَةً عُمِلَ بِها مِنْ بَعْدِهِ، کانَ لَهُ أجُرهُ وَ مِثْلُ اُجورهِم مِنْ غَیْرِ أنْ یَنْقُصَ مِنْ اُجورِهِمْ شَیْئاً.[4]
آن که سنّتى نیک را پایه گذارى کند و بدان عمل شود، پاداش عمل خودش به اندازه پاداش دیگر عاملان، به وى داده مى شود، بدون آن که از پاداش عاملان کم شود.

امیرالمؤمنین به مالک اشتر فرمود:
ولاتَنْقُضْ سُنّةً صالِحَةً عَمِلَ بها صدورُ هذِهِ الاُمَةِ وَاجْتَمَعَتْ بِها الاُلْفَة وَصَلُحَتْ علیها الرعِیَّةُ وَلاتَحْدُثَنَّ سنّةً تَضُرُّ بشىء مِنْ ماضى تلکَ السُّنَنِ فیکونُ الأجْرُ لِمَنْ سَنَّها وَ الوِزْرُ علیکَ بِما نَقَضْتَ مِنها.[5]

آیین پسندیده اى را بر هم مریز که بزرگان این امتْ بِدان رفتار نموده اند و به وسیله آن، مردم به هم پیوسته اند، و رعیّت با یکدیگر سازش کرده اند. و آیینى مگذار که چیزى از سنّت هاى نیک گذشته را زیان رسانَد تا پاداش از آنِ نهنده سنّت باشد و گناه شکستن آن بر تو مانَد.
از سوى دیگر به نمونه هایى از سنّت هاى پیش از اسلام (جاهلى و…) برمى خوریم که مورد تأیید اسلام قرار گرفته اند:

1-   براء بن عازب، اوّل کسى بود که با آب، استنجا (تطهیر) کرد و سپس سنّت شد.[6]

2-   حرمت ماه هاى حرام نیز از سنّت هاى جاهلى بود که در اسلام امضا شد.[7]

3-   براء بن معرور قبل از هجرت پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) در مکّه مى زیست؛ هنگام مرگ سفارش کرد که او را به طرف مکه دفن کنند و نسبت به یک سوم اموال خود وصیت کرد. این هر دو بعد از آن جزو سُنن قرار گرفت.[8]

4-   ارجاع مسائلى چند به عُرف گواه دیگرى بر این موضوع است: مقدار نَفَقه[9]و اسراف و تبذیر و ...

5-   و...
این شواهد گواهى مى دهند که آیین اسلام بر محو همه سنّت ها توصیه نمى کند بلکه آنچه را که خیر و صلاحى در پى دارد و یا این که مفسده اى به دنبال ندارد مى پذیرد و جز آن را طرد مى کند که مى توان از این نمونه ها نام بُرد:

1-    سنّتى که نشانگر یک آیین باطل باشد. حرمت حمل و ساخت و نگهدارى صلیب از این قبیل است. رسول خدا وقتى عَدیّ بن حاتم را دید که صلیب به گردن دارد فرمود: «این بت را کنار بگذار».[10]

2-    سنّتى که ترویج خُرافه باشد. حلیمه سعدیه وقتى در کودکیِ پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) خواست مهره اى به بازوى رسول خدا ببندد با اعتراض پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) رو به رو شد. رسول خدا فرمود: «خداوند نگهدار ماست و از این مهره کارى ساخته نیست».[11]

3-    سنّتى که با احکام شرعْ ناسازگار باشد. پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) با زینب، همسر زید (پسر خوانده خود) ازدواج کرد تا نشان دهد این سنّت جاهلى که: «نمى توان با زنِ پسر خوانده ازدواج کرد» غلط است.[12]
حال که نظرگاه کلّى دین در باب آداب و سنن بومى و ملّى روشن شد، به یکى از رسم هاى کهن و ریشه دار ایرانى یعنى نوروز مى نگریم.
اگر در باب نوروز دستورى خاص از سوى دین در تأیید یا رد به دست ما نمى رسید براساس همان قاعده نخست مى گفتیم نوروز به عنوان رسمى ایرانى که مردمانى آن را از دیربازْ حرمت مى نهاده اند جاى مذمّت و منع ندارد؛ چرا که اصل نوروز به عنوان نشانى از آیین هاى باطل مورد تکریم و احترام نیست، بلکه رنگ و بوى ملّى و بومیِ آن، منظور نظر مردمان است. بلى اگر در آن ناشایستى نهفته باشد یا ترویج خُرافه اى صورت گیرد باید آن را وانهاد.[13]




[1]- سوره یونس، آیه 5.

[2]- نوروز از دیدگاه اسلام،آیت الله محمد محمدی اشتهاردی(رحمت الله علیه)،سایت راسخون.

[3]-سوره مائده، آیه 2.

[4]- کافی،ج9،ص372.

[5]- نهج البلاغه صبحی صالح، نامه53، ص431.

[6]-المیزان،ج2،ص216.

[7]- سوره مائده،آیه 2.

[8]-کافی،ج3،ص254.

[9]-جواهر الکلام،ج16،ص59.

[10]-بحارالانوار،ج9،ص98.

[11]-فروغ ابدیت،ج1،ص33.

[12]-بحارالانوار، ج 43، ص 234.

[13]- نوروز در روایات اسلانی،مهدی مهریزی، سایت راسخون.




      
   1   2   3   4   5   >>   >